پیله های نور
شاپرک روزی
از برگی شنید
قصه ی عشق است
پیله های نور
روز ها در انتظار
رستن اند
تا کنند پرواز
از این جا به دور
در میان پیله های انتظار
سختی و نرمی
جواب بودن است
عده ای کز عشق
نصیبی برده اند
تا بهار عاشقی
چشم در ره اند
پیله ها افتاده اند
در چنگ باد
باهمان ِ یک به یک
در انتظار
در شب یلدای
پر رنگ خیال
تکیه گاه نغمه های
سرد سار
صبحدم از خاوران
نوری دمید
پیله ی احساس
هم رنگ امید
باز شد وز آن
وجود پر نوید
طفلی از جنس
صداقت ناگهان
خنده ای کرد و سپس
بیرون جهید ...
..
شاپرک تا بی نهایت
تا ابد
قصه ی عشقت
برایم آشناست
در شب ِ یلدای
صبح انتظار
پیله های نورت
رنگ خداست .
م . تمیم 10 / 8 / 1387 ساعت : 31 : 20
+ نوشته شده در جمعه دهم آبان ۱۳۸۷ ساعت 19:33 توسط م . تمیم
|