جادوگره شهر سیاه

همیشه لبخند می زنه

اما چشای سبز ما

پر از دروغ و ماتمه

دستای جادوگر ، سفید

دستای ما سیاه و زشت

کاش رویاهای آبی رو

دستای سفید می نوشت

آدمای شهر سیاه

همدیگرو خیلی دارن

اینجا حتی همدیگرو

عاشقا تنها می ذارن

..

ما هی می گیم شهر سیاه

پر از بدی و زشتیه

حیف که کسی نمی دونه

معنیه این زشتی چیه

ما خودمون دلامونو

 پر از دو رنگی می کنیم

به جای عشق توی اونا

سنگایِ رنگی می کنیم

به کسی که دوستش داریم

می گیم تورو فقط دارم

اما خودم که می دونم

دروغ گویی شده کارم

..

بذار بهت بگم ، عزیز :

شهر سیاه اسمش سیاست

اما پر از ستاره هاست

زیر این سقف کبود

شهر سیاه ِ واقعی

یه جایی تو قلب ماهاست .

 

 

 

 

م . تمیم

31 / 5 / 1387

ساعت : 10 : 18