عاشقی
عاشقی دستاتو وا کن
عاشقی منو نگا کن
تویه این سنگره خاکی
عاشقی منو صدا کن
.
.
.
عاشقی تو این زمستون
بیا و بشو تو مهمون
دلایه ظریفه ما رو
عاشقی بکن تو حیرون
.
.
.
عاشقی زندگی کردن
بی تو چه معنی ای داره ؟
عاشقی از تو نگفتن
مگه میشه باشه چاره ؟
.
.
.
تو بگو جونتو می خوام
من می گم بیا من اینجام
تو بگو باید بسوزی
من می گم بگو چه روزی ؟
تو بگو دلت دیوونست
من میگم نه خیر ویرونست
چونکه هیچکسی نداره
که براش گلی بکاره
.
.
.
عاشقی منم می دونم
که همه عاشق نمی شن
نمی خوام عاقل بمونم
بیا و بهم کمک کن
نمی خوام بی تو بمونم
م . تمیم 19 / 3 / 1387
ساعت : 21 : 19
+ نوشته شده در یکشنبه نوزدهم خرداد ۱۳۸۷ ساعت 19:24 توسط م . تمیم
|